يك اكوسيستم را در نظر بگيريد. فرقي نميكند تمامي كره زمين را اكوسيستم مورد نظر فرض كنيد يا يكي از ظروف شيشهاي سربستهاي كه در آن آب، مواد معدني و گياهان و جانداران كوچك قرار داده و چرخههاي حياتي را نمايش ميدهند.
تماشاي چرخههاي طبيعي، بسياري درسها را به ما ميآموزد از جمله اينكه در مبادلات طبيعي، هيچ موجودي صرفا گيرنده و مصرفكننده نيست. گياهان آب و موادغذايي را ميگيرند و خود غذاي جانداران ديگر ميشوند. جانداران غذاي يكديگرند و در نهايت به آب و مواد معدني تجزيه ميشوند و دوباره مورد استفاده گياهان قرار ميگيرند. چرخه حيات بدينگونه تداوم مييابد و زندگي را بر سطح كره خاك پديده ميآورد و از طريق تبادلات مداوم حفظ ميشود. در بدهبستان طبيعت، قاعده بازی تغییر نمیکند، سهم هر کدام از اجزای چرخه از پیش تعیین نشده و کم و زیاد نمیشود.
تا زمانی که نظم این چرخه به واسطه دخالتهای بیرونی مانند برداشت گونهای خاص از طبیعت و یا مداخله در چرخه بر هم نخورد، همه موجودات برندهاند.
جوامع انساني نيز در حيات و تكامل طبيعي خود برهمين اساس عمل ميكنند. بسياري از جنبههاي زندگي اجتماعي چون اقتصاد و بازار وجود دارند كه قابل انطباق با رفتارهاي طبيعي هستند؛ بازار به عنوان بنمایه و شالکه اقتصاد، هنگامي قوام و دوام و پيشرفت خواهد داشت که بر اساس نظم طبیعی و ذاتی خود حرکت کرده و چرخه آن با مداخلههای بیرونی بر هم نخوررد. آری؛ زمانی اجزای تشکیلدهنده بازار برنده میشوند که کلان بازار برنده باشد و مفهوم «بازار برنده» نیز تنها زمانی محقق میشود که اکوسیستم بازار با مداخلات دولتی بر هم نخورد.