عدهای میگویند رمز ارزها جای پول را خواهند گرفت: این ناشی از درک ناصحیح نسبت به ماهیت و معنای حقوقی و اقتصادی پول است. حسین سلاحورزی، نایبرئیس اتاق بازرگانی ایران به برخی پرسشهای پیرامون رمزارزها و کارکردهای آنها پاسخ گفته است:
آیا رمزارزها میتوانند جای پول را در اقتصاد و بازار بگیرند؟
رمز ارزها در بهترین حالت یک مرکانتیل مثل نقره یا طلا هستند که البته برای مبادله ارزش قابل استفاده است،اما نمی تواند جایگزین پول شود.
پس اینکه گفته میشود با توسعه رمزارز نیازی به پول نبوده و حتی میتوان تحریمها را دور زد و خارج از نظارتهای مالی معامله کرد، به چه معناست؟
عده ای فکر میکنند رمز ارزها به معنای پایان سلطه مقررات کنترل مالی بر تبادلات تجاری است و به یاری آنها میتوان تحریمها را بیاثر کرد. واقعیت این است که رمز ارزها را خارج از نظارتهای مالی نسبتا ساده می توان مبادله کرد، اما برای معامله با بنگاه های معتبر نهایتا باید وارد شبکه قانونی مبادلات مالی شد و در این مرحله وضعیت کلیه داراییها مالی از جمله رمز ارزها، برای ناظران شفاف می شود. کوتاه و ساده اینکه رمز ارزها در مقیاس عمده شاید بیشتر به درد معامله با قاچاقچیها و تبهکاران خورده و مشکل عدم پیوند ایران با شبکه بنگاهها و واسطههای مالی معتبر را حل نمیکند.
آیا استخراج رمز ارزها را میتوان یک فعالیت اقتصادی یا صنعتی ارزشآفرین قلمداد کرد که منبع مالی قابل اتکایی در شرایط تحریمی باشد؟
ورود به جزییات این بحث البته نیازمند گفتگوهای فنی مفصل است، اما به صورت مختصر، ما در ایران از مصرفکنندگان عمده انرژی، نه بهای جهانی انرژی فسیلی مصرفشده را دریافت میکنیم و نه بهای اثر کربنی و گرمایی این تبدیل انرژی را بر محیط زیست کشور؛ به این ترتیب همه صنایع انرژیبر از جمله استخراج رمزارز، بیحساب و کتاب بر سفره ثروت و منابع بین نسلی کشور نشسته اند. بعد از دریافت این دو قلم هزینه اگر تولید رمزارزها همچنان مزیت اقتصادی داشت، بسیار هم عالی! تولید کنند! نوش جانشان!
گروهی تولید رمزارزها را جایگزین صادرات نفت فرض کردهاند؛ در این رابطه چه نظری دارید؟
واقعیت این است که برای تولید برق و بعد تبدیل آن به رمز ارز نمیتوان نفت خام را در مخزن سوخت نیروگاه ریخت! برای اینکار نیازمند استفاده از گاز یا فرآوردههای نفتی هستیم که اولی را هنوز صادر میکنیم و خودکفاییمان در دومی بسیار شکننده است.در واقع اگر قرار باشد در حجم تولید رمزارز تفاوت معناداری حاصل شود به این معناست که باید از یک ارز صادراتی صرفنظر کنیم یا حتی با ارز دولت حاملهای انرژی رابه کشور وارد کنیم تا این عزیزان صادرات مجازی انجام دهند و بعد بخواهیم با خواهش از دست این جهادگران اقتصادی یورو و دلار بگیریم!! بگذریم که ناپایداری شدید بازار رمزارزها و بالا رفتن شدید هزینه مارجینال تولیدشان، اصولا اتکا به آنها به عنوان یکی از پایههای درآمد ارزی کشور را بی معنا میکند.
و جمعبندی نهایی: آیا تحریمها دورزدنی هستند یا خیر؟
کوتاه سخن اینکه رمزارزها، مثل همه راههای «دور زدن» شرایط دشوار فعلی و یافتن میانبرهایی که عمدتا بیراهه هستند، دوای درد توسعه پایدار ایران نیست. این زیاد «دور زدن» اقتصاد ملی را دچار سرگیجه کرده. باید یکبار برای همیشه ایستاد، جهت درست را تشخیص داد، به واقعیتها گردن نهاد و بدون میانبر و دور زدن گام به گام در مسیر توسعه حرکت کرد. والسلام.