واقعیت این است که اقتصاد ایران از ۵۰ سال پیش و حتی شاید کمی بیشتر به دلیل اینکه درآمد ارزی هنگفتی از مسیر صادرات نفت خام به دست آورده است توسعه صادرات برایش یک مساله مهم نبوده است. اما امروز و با وجود تشدید و ادامه تحریمها چارهای جز توسعه صادارت غیرنفتی برای ایران وجود ندارد. گفتوگوی پیشرو با حسین سلاحورزی، نایبرئیس اتاق ایران را در این رابطه بخوانید.
***
چالش توسعه صادرات غیرنفتی در ایران فراتر از نیمقرن است؛ چه شد که روند همراهی با بازارهای صادراتی ما از همسایگان خود هم عقب ماندیم؟
انتخاب استراتژی جایگزینی واردات به جای انتخاب توسعه صادرات در دهه ۱۳۴۰ که سالهای انتخاب بود و کره جنوبی، برزیل، مکزیک، ژاپن و برخی کشورها این استراتژی را انتخاب کردند، نشان از بیتوجهی داشت. این بیتوجهی راهبردی به توسعه صادرات موجب شده است که ایران در مقایسه با کشورهای مشابه مثل کره جنوبی و ترکیه در توسعه صادرات در سطح بسیار نازلی قرار گیرد.
آیا میتوان در یک دوره کوتاهمدت و با توجه به رقابت فوقالعادهای که اکنون در موضوع صادرات در دنیا وجود دارد، به عددهای بسیار پایدار رسید؟
کارشناسان و علاقهمندان به موضوع توسعه صادرات برای این پرسش جواب مثبت ندارند و باور دارند که این یک کار بسیار سخت است و نیاز به تحولات عمده در ساختار ذهنی و در ساختارهای قانونی و سیاستگذاریهای اقتصادی دارد. علاوه بر این باید در جهت تغییرات الزامی در سیاست خارجی و تعامل با دنیا گام برداریم.
بالاخره از جایی باید شروع کرد؛ نقطه شروع ما کجاست و در گام نخست چه باید بکنیم؟ آیا توافق و سازش نقطه شروع است؟
بیش از هر چیز ضرورت دارد که بدانیم سازگاری با سازش تفاوت دارد و منظور از سازگاری با دنیا هرگز این نیست که سیاست خارجی ایران را ناگهانی و یکباره و بدون در نظر گرفتن مقوله عزت ملی دگرگون سازیم. سازگاری با دنیا به معنای دور شدن کشور از تنشهای بیفایده و قابل حل است. تا روزی که ایران نتواند با دنیا سازگار باشد، باید منتظر باشیم که کشورهای دیگر در توسعه تجارت با ایران تردید و احتیاط کنند. چرا کره جنوبی و امارات به مثابه دو بازار مهم صادراتی ایران اجازه ندارند یا تمایل نداشتند از ایران کالا وارد کنند؟ بازرگانان نمیخواهند برای سیاست خارجی یک کشور دیگر هزینه سربار بدهند یا خود را درگیر مسائل سیاسی کنند. این گونه است که حتی چین به مثابه یک کشور قدرتمند اقتصادی نیز واردات خود از ایران را کاهش داد.
آیا سازگاری با دنیا میتواند در ثبات سیاستهای اقتصادی هم نمود پیدا کند؟
هیچ انسانی حاضر نیست، در سطح فردی با فرد دیگری که ثبات سیاستی ندارد و به هر دلیل سیاستهای خود را تغییر میدهد دادوستد انجام دهد و مال خود را دراختیار کسی قرار دهد که ثبات فعالیتهایش اثباتشده نیست. به همین دلیل است که بازرگانان نیز ترجیح میدهند با کشوری دادوستد کنند که سیاستهای اقتصادی آن پیدرپی تغییر نمیکند. بنابراین اگر قرار است توسعه صادرات یک راهبرد باشد و نه ابزاری در دست سیاستمداران، باید راه را برای ثبات سیاستها فراهم کرد. بدون ثبات در سیاستهای ارزی، بانکی و تجاری نمیتوان انتظار داشت کشورهای دیگر به ایران بهعنوان یک کشور صادراتی نگاه کنند.
اگر سازگاری و ثبات سیاستهای اقتصادی حاصل شد، مرحله بعدی چیست و توسعه روابط با چه بازارهایی باید در دستور کار قرار گیرد که چشمانداز روشنتری داشته باشند؟
یک بررسی کامل از بازارهای صادراتی مستعد و قابل اعتنا و پایدار در کشورهای هدف صادرات باید در دستور کار باشد. توسعه تجارت با ۱۵ کشور همسایه یک ضرورت تمامعیار است و البته کامیابی در این کار نیازمند شرایط سختی است که باید به هر حال تجربه کرد. جلب اعتماد کشورهای همسایه به کیفیت کالاهای صادراتی ایران یک مساله بسیار ضروری است که اگر به آن توجه نشود نمیتوان به توسعه صادرات رسید. برخی امتیازهای صادراتی از سوی دولت را باید لحاظ کرد و همچنین به مقوله قیمتها نیز باید توجه کرد.